روزی بود، روزگاری بود. در زمان قدیم حاکم یکی از شهرها دختری داشت که خیلی زیبا بود و خواستگاران فراوان داشت. گاهگاه یکی از دوستان حاکم موضوعی را بهانه میکردند و رشته حرف را به عروسی و ازدواج میکشیدند و از کسی نام میبردند که جوان شایستهای است و چنین است و چنان است...
بخوانیدTimeLine Layout
خرداد, ۱۴۰۰
-
۱۶ خرداد
قصههای شیخ عطار: علاج گدایی || تکدی گری نشانه کمبود در جامعه است
روزی بود، روزگاری بود. یک مرد گدا بود که اسمش گدا علی بود و به گدایی عادت کرده بود و هیچوقت تن به کار نمیداد. چرا گدایی میکرد؟ این هم خودش سؤالی است.
بخوانید -
۱۶ خرداد
قصههای شیخ عطار: خداپرست || جبرئیل و مرد بتپرست
روزی بود و روزگاری بود. یک شب نصف شب جبرئیل که فرشتۀ پیغامرسان خداست، شنید که خداوند میگوید: «بلی ای بندۀ من» و به صدای دعا و عبادت یکی از بندگانش جواب میدهد.
بخوانید -
۱۶ خرداد
قصههای شیخ عطار: کودک ماهیگیر و سلطان محمود
روزی بود، روزگاری بود. یک کودک سیاهپوست فقیر بود که چند برادر و خواهر کوچکتر داشت. پدرش از دنیا رفته بود و مادرش جز خانهداری کاری نداشت و این کودک که بزرگتر از همۀ بچهها بود روزها میرفت کنار دریا ماهی میگرفت
بخوانید -
۱۶ خرداد
قصههای شیخ عطار: دندان سفید || حضرت عیسی و سگ مرده
روزی بود، روزگاری بود. یک روز حضرت عیسی علیهالسلام با چند نفر از همراهان از راهی میگذشت و به جایی رسیدند که لاشه سگ مردهای افتاده بود.
بخوانید -
۱۶ خرداد
قصههای شیخ عطار: جنس کمیاب و گران || سلطان محمود و خارکن
روزی بود، روزگاری بود. یک روز سلطان محمود غزنوی با امیران لشکر خود بهقصد شکار به صحرا رفت. در کنار تپهای سرسبز و پردرخت که دیدن آن از دور آسان بود، قرارگاهی ترتیب دادند و چادر سلطان را بر سر پا کردند. خدمتکاران به تهیه ناهار مشغول شدند و لشکریان به دیدبانی راهها گماشته شدند
بخوانید -
۱۵ خرداد
قصههای قرآن: داستان حضرت محمد (ص) || از یتیمی تا پیامبری
محمد (صلیالله علیه و آله) از قبیلۀ قریش، از خانواده بنیهاشم در سال ۵۷۱ میلادی (سال معروف به عامالفیل) در روز هفدهم ماه ربیعالاول در مکه متولد شد.
بخوانید -
۱۵ خرداد
قصههای قرآن: داستان اصحاب فیل || نابودی دشمنان کعبه
ابرهه دستور داد در صنعای یمن معبد بزرگی از سنگهای رنگین ساختند و طاقها و رواقهای بلند پرداختند و فرشهای گرانبها انداختند و مشک و عود و عطر و عنبر پاشیدند و پردههای زرباف کشیدند...
بخوانید -
۱۵ خرداد
قصههای قرآن: داستان لقمان حکیم
لقمان مردی باریکاندام و سیاهپوست و زشترو بود. از خانواده و خویشان او هیچکس مشهور نیست. خاندان او مردمی تهیدست و اهل کار و زحمت بودند و بهدرستی معلوم نیست که در چه زمانی زندگی میکردند.
بخوانید -
۱۵ خرداد
قصههای قرآن: داستان حضرت عیسی || مردی از نسل آدم (ع)
روزگار بنیاسرائیل -که بر دین موسی بودند و دوره عظمت داود و سلیمان بر آنها گذشته بود- دوباره نا به سامان شد. یکی از بندگان خوب و باایمان خدا که نامش عمران بود و خادم بیتالمقدس بود دراینباره خیلی فکر میکرد و آرزو میکرد که خدا فرزندی به او بدهد
بخوانید