TimeLine Layout

مهر, ۱۴۰۰

  • ۱۶ مهر

    قصه کودکانه ملکه مارها || در آرزوی خوشبختی

    کتاب قصه کودکانه ملکه مارها (13)

    سال‌ها پیش خانواده‌ای روستایی بر روی تپه‌ای که اطرافش را باغ چای احاطه کرده بود، خانه‌ای ساخته بودند و به‌خوبی و خوشی با یکدیگر زندگی می‌کردند. این خانواده‌ی سه‌نفری دارای پسر خردسالی بودند که «هومان» نام داشت. چون در همسایگی آن‌ها کسی زندگی نمی‌کرد، این پسر با حیوانات دوست شده بود و با آن‌ها بازی می‌کرد.

    بخوانید
  • ۱۵ مهر

    قصه کودکانه تربیتی جای خودم می‌خوابم || آموزش خواب کودک

    قصه کودکانه تربیتی جای خودم می‌خوابم (11)

    این سومین شبی است که من سر جای خودم می‌خوابم. فکر می‌کنم دیگر حسابی بزرگ شده‌ام. واقعاً سه شب است که سر جای خودم می‌خوابم و اصلاً نصف شب سراغ مامان نمی‌روم. فکرهای بد بد هم نمی‌کنم، از تاریکی هم نمی‌ترسم، از سایه، از صداهایی که نمی‌دانم از کجاست.

    بخوانید
  • ۱۵ مهر

    قصه کودکانه فانتزی هری پاتر و تالار اسرار

    قصه کودکانه فانتزی هری پاتر و تالار اسرار (17)

    تعطیلات تابستان فرارسیده بود. «هری پاتر» برای گذراندن تعطیلات از مدرسه‌ی جادوگری به خانه‌ی خاله‌اش بازگشت. ولی مجبور بود به خاطر رفتار بدی که با او داشتند، تمام روز را در خانه بماند و کار کند. آن‌ها تمام کتاب‌ها و لوازم جادوگری هری را در انبار ریخته و درِ آن را قفل کرده بودند.

    بخوانید
  • ۱۴ مهر

    قصه کودکانه هری پاتر و سنگ جادو

    قصه کودکانه فانتزی نوجوانان هری پاتر و سنگ جادو (17)

    خانواده‌ی آقای «دورسای» در انگلستان زندگی می‌کردند. آن‌ها تنها یک فرزند به نام «دادلی» داشتند که بسیار شیطان و جیغ‌جیغو بود. خانواده‌ی دورسای از جادوگری و افسون اصلاً خوششان نمی‌آمد و هیچ صحبتی درباره‌ی این مسائل نمی‌کردند.

    بخوانید
  • ۱۴ مهر

    قصه کودکانه فانتزی هری پاتر و جاروی پرنده

    کتاب قصه کودکانه فانتزی هری پاتر و جاروی پرنده کادر

    هری پاتر در دنیایی زندگی می‌کرد که سحر و جادو از کارهای معمولی به حساب می‌آمد. پدر و مادر هری پاتر هم جادوگر بودند و از جادو برای کمک به دیگران در انجام کارهای خوب استفاده می‌کردند.

    بخوانید
  • ۱۳ مهر

    قصه فانتزی نوجوانان: هری پاتر و زندانی آزکابان

    کتاب قصه نوجوانان هری پاتر و زندانی آزکابان (17)

    هری پاتر، پسربچه‌ی بسیار عجیبی بود. از یک‌سو از تعطیلات متنفر بود و از سوی دیگر دوست داشت، تکالیف مدرسه‌اش را انجام دهد؛ اما او به خاطر این‌که خاله و شوهرخاله‌اش از جادوگری نفرت داشتند، ناچار بود مخفیانه در نیمه‌های شب تکالیفش را انجام دهد.

    بخوانید
  • ۱۳ مهر

    زندگینامه امام حسن مجتبی علیه السلام برای کودکان و نوجوانان

    زندگینامه امام حسن مجتبی علیه السلام برای کودکان و نوجوانان 1

    با تولد امام حسن علیه‌السلام، وعدۀ خداوند در سوره کوثر آشکار گردید و آنان که پیامبر را بدون نسل می‌خواندند دریافتند که اشتباه کرده‌اند. با ولادت امام حسن علیه‌السلام ولایت و امامت شکل تازه‌ای به خود گرفت و سلسلۀ امامت به‌وسیلۀ ولایت امام حسن علیه‌السلام ادامه پیدا کرد.

    بخوانید
  • ۱۲ مهر

    قصه صوتی کودکانه بهترین نان برای مهربانترین حیوان

    بهترین نان برای مهربان ترین حیوان- کتاب تصویری آموزنده -برای کودکان-epubfa-ایپابفا (1)

    روزی از روزها نانوای مهربانی گِرده نانی پخت که بسیار بزرگ و خوشبو و برشته بود. نانوا نان خوشمزه را برداشت و با خود به جنگل برد و در راه فکر کرد: «این نان را به مهربانترین حیوان جنگل می دهم.» هنوز چند قدمی برنداشته بود که به سمور کوچکی برخورد.

    بخوانید
  • ۱۲ مهر

    قصه صوتی کودکانه فیل کوچولو دماغت کو؟

    فیل-کوچولو-دماغت-کو-قصه-صوتی-کودکان

    یه فیل کوچولو داشت توی جنگل قدم می زد که رسید به یه درخت خشک بزرگ. فیل کوچولو از خودش پرسید: من می تونم این درخت رو از ریشه دربیارم؟ بله که می تونم. من یه فیلم!

    بخوانید
  • ۱۱ مهر

    قصه کودکانه پینگو دیر به رختخواب می‌رود

    کتاب قصه کودکانه پینگو دیر به رختخواب می‌رود (12)

    آن شب پدر پینگو بیرون رفته بود. درحالی‌که بچه‌ها با خوشحالی با یکدیگر، بازی می‌کردند، مادر از اوقات فراغتش لذت می‌برد. ولی طولی نکشید که پینگو و پینگا با یکدیگر دعوا کردند.

    بخوانید