Masonry Layout

داستان کودکانه دُم طاووس

طاووس زيبا در جنگل سبز زندگي می‌کرد. او بال و پر و دم بسيار زيبايي داشت. روي پرهايش نقطه‌های بزرگي مثل چشم‌های درشت به نظر می‌رسید. رنگ سبز و آبي پرها،  چشم همه‌ی حيوانات را خيره می‌کرد.

بخوانید

داستان کودکانه خانه اي براي يتيمان

شكوه خانم، پيرزن مهرباني بود كه همسر و فرزندي نداشت و در خانه‌ی قديمي و بزرگش به‌تنهایی زندگي می‌کرد. او دو خواهر و چند خواهرزاده داشت كه همه‌ی آن‌ها به او خاله شكوه می‌گفتند و گاهي به او سرمي زدند و حالش را می‌پرسیدند.

بخوانید

محمد قاضی و زوربای ایرانی، مقدمه ای بر زوربای یونانی

محمد قاضی و زوربای یونانی

وقتی انتشارات خوارزمی ترجمه چند اثر معروف از نیکوس کازانتزاکیس نویسنده بزرگ یونانی را به من پیشنهاد کرد، من پس از خواندن پنج شش اثر از آن نویسنده، موقتاً سه شاهکار او یعنی زوربای یونانی، آزادی یا مرگ و مسیح باز مصلوب را برگزیدم

بخوانید

زوربای یونانی: جملات آغازین فصل اول رمان زوربای یونانی نوشته نیکوس کازانتزاکیس نویسنده یونانی

زوربای یونانی - نیکوس کازانتزاکیس

من نخستین بار او را در پیره دیدم. به بندر رفته بودم تا به عزم رفتن به «کرِت» به کشتی بنشینم. سپیده در کار برآمدن بود. باران می‌بارید. باد خشک و گرمی به‌شدت می‌وزید و شتک امواج تا به آن قهوه‌خانه کوچک می‌رسید.

بخوانید