جورج ساموئل کلاسون در تاریخ هفت نوامبر ۱۸۷۴ در میزوری لوئیزیانا به دنیا آمد.
بخوانیدMasonry Layout
داستان کوتاه: کلاغ هندی / فرشته مولوی
به آواز کلاغی بر شاخهی بیدی، به رقص نور بر سایهی رویا، به بوی صبح گرمسیری؛ در دهلی از خواب بریدم. بیداری. بهار. بیداری بهار. سرخوشی سفر.
بخوانیدداستان کوتاه: جزیره / غزاله علیزاده
بهزاد پیش از خواب یاد جزیره افتاد. صبح پس از دیدن نسترن گفت: «بیا برویم آشوراده، ده سال پیش وقتی تو هم اینجا بودی، من با دستهی به قول خودت «وحشیها» سری به جزیره زدم.
بخوانیدداستان کوتاه: قفس / صادق چوبک
لب جو، نزدیک قفس، گودالی بود پر از خون دلمه شدهی یخ بسته که پر مرغ و شلغم گندیده و ته سیگار و کله و پاهای بریدهی مرغ و پهن اسب توش افتاده بود.
بخوانیدداستان کوتاه: در یکی از همین تابستانها / امیرحسن چهلتن
تا توی خانه بود، افسرده بود. به خیابان که میرفت نوبت دلشوره میشد. دلشورهای که تمامی نداشت و گاه چنان شدت میگرفت که دلش میخواست از حلقومش بیرون بیاید.
بخوانیدداستان کوتاه: در تابوتی از هیچ روی شانههای هیچکس / امین فقیری
اتاقی ساخته است در مرکز جهان دور تا دورش برهوتی از شن و ماسه و باد شاید تک درخت کودکیهایش را گاهی اوقات که پشتبام میرود و دستش را سایبان چشمها میکند میبیند
بخوانیدداستان کوتاه: چتر و گربه و دیوار باریک / رضا قاسمی
هرگز نخواسته بودم نویسنده باشم. همه چیز با یک ساعت مچی «وست اند واچ» شروع شد. تقصیر هم تقصیر گاو بود.
بخوانیدداستان کوتاه: بَفرینه / علی اشرف درویشیان
لب ایوان، زیر برق آفتاب نشسته بودند. بفرینه به سینهی مادر تکیه داده بود. زن او را محکم در میان زانوان خود گرفته بود.
بخوانیدداستان کوتاه: از میان شیشه، از میان مه / علی خدایی
فنیا هر بار که از شیشههای اتوبوس بیرون را نگاه میکرد با دستکشهایش به شیشه میمالید تا بخارها پاک شوند، باران را میدید که میبارید.
بخوانیدداستان کوتاه: آینه / محمود دولت آبادی
مردی که در کوچه میرفت هنوز به صرافت نیفتاده بود به یاد بیاورد که سیزده سالی میگذرد که او به چهرهی خودش درآینه نگاه نکرده است.
بخوانید
ایپابفا: دنیای کودکی قصه های صوتی کودکان، داستان و بیشتر