سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیدداستان کوتاه: من و احمد میرعلایی و قهقه خنده / اکبر سردوزامی
همین قدر میدانم که داشتم افسانهای مینوشتم. درستترش این است که وارد دنیایی شده بودم که مرگ را بر آن راهی نباشد.
بخوانید
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی …
فهرست قصه های کودکانه در سایت به ترتیب الفبایی …
0 905
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,232
0 905
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,232
0 604
همین قدر میدانم که داشتم افسانهای مینوشتم. درستترش این است که وارد دنیایی شده بودم که مرگ را بر آن راهی نباشد.
بخوانید0 1,637
مرد به ماهیها نگاه میکرد. ماهیها پشت شیشه آرام و آویزان بودند. پشت شیشه برایشان از تخته سنگها آبگیری ساخته بودند
بخوانید0 1,177
ما شاعر بودیم و خاطرهای نداشتیم. هرروز بعدازظهر، شاید از ساعت چهار توی آن خیابان، جلوی کتابفروشی میایستادیم حرف میزدیم، شعر میخواندیم و بحث میکردیم.
بخوانید
ایپابفا: دنیای کودکی قصه های صوتی کودکان، داستان و بیشتر