سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیدداستان کوتاه: لکهها / زویا پیرزاد
یک سال بعد از آشناییشان، مادر لیلا وقت معرفی علی به عمهی لیلا که تازه از آمریکا آمده بود گفت «علیآقا، نامزد لیلا جان».
بخوانیدسرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی …
فهرست قصه های کودکانه در سایت به ترتیب الفبایی …
0 832
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,224
0 832
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,224
0 2,417
یک سال بعد از آشناییشان، مادر لیلا وقت معرفی علی به عمهی لیلا که تازه از آمریکا آمده بود گفت «علیآقا، نامزد لیلا جان».
بخوانید0 622
داداش دیر کرده بود. شهرزاد نگاه کرد به ساعت بزرگ، بالای سر خانم سرهنگ. با هر تیک تاک، یک چشم با مژهی مصنوعی، کنار صفحه، گوشهی بالای ساعت، چشمک میزد.
بخوانید0 529
عباس میگفت: «از سینما شروع شد ــ فیلمِ نگهبانِ شبِ لیلیانا کاوانی. من توی صف بودم و داشتم به گیشه میرسیدم که یکهو چشمم افتاد به نسرین
بخوانید