سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیدداستان کودکانه: اسباببازیهای فراری
داستان کودک: مادر لوسی از آشپزخانه صدایش را بلند کرد: «لوسی، باید بخوابی. هر چه اسباببازی داری، جمع کن و بخواب.»
بخوانید
0 909
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,232
0 909
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,232
0 300
داستان کودک: مادر لوسی از آشپزخانه صدایش را بلند کرد: «لوسی، باید بخوابی. هر چه اسباببازی داری، جمع کن و بخواب.»
بخوانید0 220
داستان خردسالان: اسم این حشره، جوجو است. بچه ها! جوجو خیلی کوچولو است.
بخوانید0 1,514
داستان کودک: روزی روزگاری مرد جوان و سادهدلی زندگی میکرد. مرد جوان که هفت سال پیش یک نعلبند کار کرده بود، یک روز تصمیم گرفت به خانه برگردد. نعلبند برای این هفت سال کار، یکتکۀ بزرگ نقره به او داد و گفت: «این هم مزد تو!»
بخوانید
ایپابفا: دنیای کودکی قصه های صوتی کودکان، داستان و بیشتر