سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیدداستان کودکانه: زنبوری که خطهای بیشتری میخواست || قصه شب
داستان کودک: بِرتی، زنبورعسل جوان و مغروری بود. هرروز صبح وقتی از خواب بیدار میشد، قطرهی شبنمی را پیدا میکرد تا خودش را در آن ببیند و از خودش تعریف کند. چیزی که خیلی باعث غرور او میشد، نوارهای سیاه روی بدنش بود.
بخوانید
ایپابفا: دنیای کودکی قصه های صوتی کودکان، داستان و بیشتر

