سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیدداستان کودکانه سلطان شکلات ها
روزی پسر بسیار پرخور و بیادبی در شهری دورافتاده زندگی میکرد. اون فقط برای یک وعده صبحانه مقدار بسیار زیادی شیرینی و شکلات از همه طعمها میخورد.
بخوانید0 811
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,155
0 811
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,155
0 465
روزی پسر بسیار پرخور و بیادبی در شهری دورافتاده زندگی میکرد. اون فقط برای یک وعده صبحانه مقدار بسیار زیادی شیرینی و شکلات از همه طعمها میخورد.
بخوانید0 124
این داستان «لَنس» رقصان است. عنکبوتی که عاشق رقصیدن بود!! داستان از خیلی وقت پیش شروع شد. وقتیکه لنس برای اولین بار یک رادیو خریده بود.
بخوانید0 206
این داستان یک دسته مورچهی خیلی بامزه است که همشون شلوارکهای قرمز روشن پوشیده بودن!! داستان از اونجا شروع میشه که یک روز سرد زمستانی، همهی مورچهها برای بازی به پارک رفته بودن!
بخوانید