سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیدقصه کودکانه، بچه غول ها و بازی با درخت نخل
یکشب، وقتی نخلستان ساکت بود، دیو سیاه آمد و یک نخل بلند را برداشت. نخل گفت: «مرا کجا میبری؟» دیو گفت: «تو را میبرم تا با بچههایم بازی کنی!»
بخوانید0 811
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,155
0 811
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,155
0 1,858
یکشب، وقتی نخلستان ساکت بود، دیو سیاه آمد و یک نخل بلند را برداشت. نخل گفت: «مرا کجا میبری؟» دیو گفت: «تو را میبرم تا با بچههایم بازی کنی!»
بخوانید0 2,516
امروز صبح زود، اتفاق عجیبی افتاد. یکی از مورچههای چاق لانه به اسم «موچاق» با سروصدا یک پوست بزرگ پسته را تا نزدیک لانه آورد...
بخوانید0 2,861
بچه ها! با خواندن این قصه می فهمیم که هر کودکی توانایی های متفاوتی دارد و همه مثل هم نیستند. هیچکس هم بی عرضه نیست ...
بخوانید