قصه های کودکانه

بیش از 700 قصه خاطره انگیز رایگان اینجاست.

قصه کودکانه: مرد بارانی و عروسک آفتابی

قصه کودکانه مرد بارانی و عروسک آفتابی

دختر کوچولویی بود به اسم جین. مادر جین برایش یک اسباب‌بازی جالب خریده بود که به آن خانه‌ی آب‌وهوایی می‌گفتند. این خانه طوری بود که در هوای بارانی، مرد بارانی از توی خانه بیرون می‌آمد و در هوای آفتابی، عروسک آفتابی.

بخوانید

قصه کودکانه: خانم کفشدوزکی در زیر قارچ / جا برای همه هست

قصه کودکانه: خانم کفشدوزکی در زیر قارچ / جا برای همه هست 1

بهار بود و خانم کفشدوزک در جنگل گردش می‌کرد. از روی این برگ به روی آن برگ می‌رفت و برای خودش آواز می‌خواند. ناگهان چند ابر سیاه جلوی خورشید را گرفتند و هوا بارانی شد. خانم کفشدوزک به دوروبرش نگاه کرد تا پناهگاهی پیدا کند. یک قارچ کوچولو در چند قدمی‌اش بود.

بخوانید