قصه های فیه ما فیه

مولانا در کتاب فیه ما فیه بسیار ساده و خودمانی – اما ژرف – سخن می‌گوید. گاه نرم و ملایم است و گاه پرخاش می‌کند. باورهایش را به‌سادگی بیان می‌دارد. حتی گاه از آرزوهایش سخن می‌گوید؛ آرزوهایی سوخته و خاکستر شده.

قصه های شیرین فیه ما فیه: راز جهان‌گشایی مغول‌ها

قصه-های-شیرین-فیه-ما-فیه-مولوی-راز-جهان‌گشایی-مغول‌ها

در اندرون آدمی، عشق و درد و بی‌قراری و خواسته‌ای است که اگر هزاران دنیا از آنِ او شود، بازهم آسایش و قرار نمی‌یابد. مردم در دانش و هنر و این‌همه پیشه پیچیده‌اند و باز آرامش ندارند، زیرا چیزی که دل آن‌ها می‌خواهد، به‌آسانی به دست نمی‌آید.

بخوانید

قصه های شیرین فیه ما فیه: عیسی (ع) در زیر باران

قصه-های-شیرین-فیه-ما-فیه-مولوی-عیسی-(ع)-در-زیر-باران

عیسی (علیه‌السلام) از بیابانی می‌گذشت که ناگهان بارانی تند باریدن گرفت. او رفت و در میان لانه‌ی شغالی پناه گرفت، اما از آسمان ندا آمد که: «از لانه‌ی آن شغال بیرون برو که توله‌هایش با بودن تو نمی‌آسایند.»

بخوانید