یه روز قشنگ بهاری بود. خرگوش بازیگوش و کنجکاو جنگل، داشت زیر نور آفتاب بالا و پایین میپرید. یهو زیر یه بوتهی تمشک یه تکه کاغذ پیدا کرد. چشمهاش برق زد! کاغذ یک نقشهی قدیمی بود، با یه علامت بزرگ "X" درست وسطش. خرگوشو با خودش گفت: «وای! شاید این یه نقشهی گنج باشه!»
بخوانیدداستان کودکانه: ماجراجویی در جنگل جادویی / آریا جنگل را نجات میدهد.
یک کودک شجاع به نام «آریا» به جنگل جادویی میرود تا مأموریتی خاص را انجام دهد. در این جنگل، درختان سخنگو، حیوانات جادویی و گلهای عجیب وجود دارند.
بخوانیدشعر کودکانه: احترام به طبیعت
سلام به بچه های گل به گل های تُپُل مُپُل
بخوانیدقصه تصویری کودکانه: طبلزن
قصه تصویری کودکانه طبلزن
بخوانیدقصه تصویری کودکانه: شاهزاده هاسه
قصه تصویری کودکانه شاهزاده هاسه
بخوانید