تبلیغات لیماژ بهمن 1402
قصه-ها-و-افسانه-های-لئورناردو-داوینچی-عنکبوت-و-انگور

قصه های داوینچی: عنکبوت و انگور / کوزه گر در کوزه افتاد

قصه های داوینچی: عنکبوت و انگور / کوزه گر در کوزه افتاد 1

قصه های داوینچی

عنکبوت و انگور

نویسنده: لئورناردو داوینچی

(نویسنده، نقاش و مخترع ایتالیایی)

مترجم: لیلی گلستان

برگرفته از کتاب: قصه ها و افسانه ها

جداکننده متنz

به نام خدا

انگورها کم‌کم رسیده می‌شدند و عنکبوت هم روی شاخه‌های مو راه می‌رفت. روزی عنکبوت انگورهایی را دید که بسیار درشت و حتماً هم شیرین بودند و تمام زنبورها و مگس‌ها برای دیدنشان جمع شده بودند.

عنکبوت ما، خوشه‌ی بزرگی انتخاب کرد، خوشه‌ای را که در آن بهتر می‌توانست خانه کُند و شروع کرد به تنیدن تارهای خانه‌اش.

عنکبوت درحالی‌که با تارش تاب می‌خورد تا نزدیک خوشه رفت و در خانه‌ی جدیدش جای گرفت. با تارهای تازه‌ای که می‌تنید خانه‌اش را بزرگ‌تر کرد و هرروز در آن کمین می‌کرد و حشرات بدبختی که از وجود این تارها بی‌خبر بودند به دام عنکبوت می‌افتادند.

زمان انگورچینی رسید. روزی انگور چین، خوشه را چید و در خمره انداخت، البته با تمام چیزهایی که همراه خوشه بود! عنکبوت و تارهایش هم در این سفر همراه خوشه بودند. عنکبوت هر چه کرد نتوانست پاهایش را از خوشه جدا کند و وقتی انگورها را له می‌کردند او هم همراه انگورها له شد.

به‌این‌ترتیب عنکبوت حیله‌گر از بین رفت.

«برای دام‌گستر راه فراری وجود ندارد. عاقبت در دام خودش گرفتار می‌شود.»



لینک کوتاه مطلب : https://www.epubfa.ir/?p=41350

***

  •  

***

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *