بایگانی/آرشیو برچسب ها : دروغ

فهرست قصه های این مجموعه: 1- راپونزل / 2- سبد سيب / 3- رویه و آستر / 4- روباهی که دروغ گفت / 5- ریحانه خاتون و پسرش

در زمان‌های خیلی قدیم مرغ ماهی‌خواری در بالای کوه بزرگی زندگی می‌کرد. در دامنه‌ی آن کوه دریاچه‌ی کوچک و قشنگی قرار داشت که داخل آن گروه بی‌شماری ماهی در کنار یکدیگر می‌زیستند.

یکی بود یکی نبود. آسیابان فقیری بود که همیشه دلش می‌خواست در نظر دیگران مهم جلوه کند. او کمی لاف‌زن بود؛ اما چیزی نداشت که به آن افتخار کند. فقط دختری داشت که بی‌نهایت زیبا بود.

در زمان‌های خیلی‌خیلی دور، پادشاهی بود که دلش می‌خواست همیشه لباس‌های خوب بپوشد. خیاط‌های مخصوص شاه، هرروز یک لباس تازه برای او می‌دوختند. روزی رسید که خیاط‌های او دیگر نتوانستند لباسی با شکل تازه برایش بدوزند.

اگر همه خبائث در خانه ای نهاده شود، کلید آن خانه دروغ می‌باشد.