جوانی در کوهستان گردش میکرد که چشمش به کوتولهای افتاد. ریش کوتوله به شاخههای یک درختچه، گیر کرده بود. جوان که خیلی مهربان بود به کوتوله کمک کرد تا خود را آزاد کند.
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : دروغ گفتن
افسانه ایرانی: بُزی || سرانجام دروغگویی و پاداش درستکاری
یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود، خیاطی بود که در این دار دنیا سه پسر داشت، اینها در دکان وردستش بودند. یک روز این خیاط، یک بز ماده خرید، که صبح به صبح شیرش را بدوشند، قاتق نانشان کنند.
بخوانید5 داستان آموزنده درباره دروغ گفتن
اگر همه خبائث در خانه ای نهاده شود، کلید آن خانه دروغ میباشد.
بخوانیدقصه های آموزنده «غاز و راز» – 5 قصه آموزنده درباره حرص، غرور، طمع، دروغ و حرف زور
قصه های آموزنده «غاز و راز» - 5 قصه آموزنده درباره حرص، غرور، طمع، دروغ و حرف زور
بخوانیدقصه «مکتب دار» و قصه «بز زنگوله پا» قصهها و مثلها درباره دروغگویی
قصهها و مثلها درباره دروغگویی
بخوانید