عمهزینب پرستار بود. او با سحر کوچولو و مامان و باباش زندگی میکرد. عمهزینب خیلی مهربان بود. او با بیماران مهربانی میکرد. عمه وقتی به خانه میآمد، حسابی خسته بود، اما همچنان نمازش را میخواند.
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : حضرت زینب (س)
جز زیبایی ندیدم: زندگینامه حضرت زینب (س) | روایتی زیبا از مدینه تا دمشق
دیده بیابان میدید. نیزههای خورشید بر زمین میتابید. گل آفتاب در آسمان میدرخشید. بیابان، نامهربان و عریان بود. سخت بود و سوزان، شنزار در شنزار... نه بادی، نه بارانی، نه بانگی، نه فریادی، نه گُلی، نه گیاهی ... زمین خشک خشک بود، نه آبی، نه سایهای، نه جنبشی و نه جنبندهای...
بخوانیدزینب دختر علی (ع)، زن انقلابی اهلبیت || زندگینامه کوتاه حضرت زینب سلام الله علیها
زینب (ع) دختر علی بن ابیطالب امیر مؤمنان (ع)، مادرش فاطمهی زهرا (ع) دختر پیامبر خدا (ص) و برادران او امام حسن (ع)، امام حسین (ع)، محمد بن الحنفیه و قمر بنیهاشم (حضرت عباس) (ع) میباشند.
بخوانیدداستان زیبا و آموزنده: فرشتهی نورانی | حضرت زینب سلام الله علیها
آسمان ابری نبود. اما صاف و شفاف هم نبود. آسمان غمگین بود. فرشتههای آسمانی ناراحت بودند. مرتب از اینطرف به آنطرف میرفتند و به پایین نگاه میکردند. آن پایین روی زمین یک رودخانه بزرگ دیده میشد.
بخوانید