در روز و روزگاران پیش مرد جوان و نجیبی راه سفر در پیش گرفت. مرد جوان با اسب سفر میکرد.
بخوانیددنیای نوجوانان
قصه ایرانی: “راه و بیراه” عاقبت دوست بدعهد و پیمان
یکی بود یکی نبود، در شهری مردی بود راست و درست جوانمرد، در میان مردم معروف به «راه».
بخوانیدقصه بنگلادشی: “کلاغ و گنجشک” حکایت دوست ناباب
روزی، روزگاری گنجشکی با کلاغی دوست شد.
بخوانیدداستان سَماحه و رویای پیامبر / اذا جاء نصرالله و الفتح
«سَماحه» دختر کوچکی است، هفت سال بیشتر از عمرش نمیگذرد. او دخترک باهوشی است که در زیر چادرها و در دامن صحراها در میان قبیله «کِنده» زندگی میکند
بخوانیدداستان درخت سیب / شعرگونهای در وصف امام و انقلاب
سوگند به «انجیر» و سوگند به «زیتون» سوگند به این هردو درخت پربار
بخوانید
ایپابفا: دنیای کودکی قصه های صوتی کودکان، داستان و بیشتر