سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیدداستان کوتاه: پشت ساقههای نازک تجیر / نوشته: هوشنگ گلشیری
از پلهها که آمدم بالا دیدم پهلوی دستشویی، دراز به دراز، خوابیده است. گفتم: - اون کجاست؟ و زن را دیدم
بخوانید0 827
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,222
0 827
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,222
0 553
از پلهها که آمدم بالا دیدم پهلوی دستشویی، دراز به دراز، خوابیده است. گفتم: - اون کجاست؟ و زن را دیدم
بخوانید0 678
پلهها که پیچ خورد سرش را دزدید و طرح مبهم چهره کودکیاش را که توی دالان دیده بود از یاد برد. به مهتابی رسید.
بخوانید0 2,173
سوزن از دست ننه گل قل خورد و قل خورد. گنجشک ها صدای سوزن را شنیدند که داشت می گفت: آهای! کسی اونجا نیست؟
بخوانید