سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیدکتاب شعر کودکانه: حسنی و نقشه
یه روز و روزگاری تو گرمای تابستون حسنی، خوشحال و خندون دوید از خونه بیرون حسنی دوید به اینطرف حسنی دوید به اون طرف همبازی شد با سبزهها با غنچه و گل و علف
بخوانید0 827
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,222
0 827
سرود زیبای رفیق شهیدم با صدای: ابوذر روحی
بخوانیددیدگاهها برای فهرست قصه های کودکان بسته هستند 1,222
0 495
یه روز و روزگاری تو گرمای تابستون حسنی، خوشحال و خندون دوید از خونه بیرون حسنی دوید به اینطرف حسنی دوید به اون طرف همبازی شد با سبزهها با غنچه و گل و علف
بخوانید0 7,785
یکی بود یکی نبود. زیر گنبد کبود، میان یک دشت قشنگ، پر از گلهای رنگارنگ، پر از پروانههای خالخالی، یک گوسالۀ کوچولو به اسم «گلباقالی» نشسته بود گریه میکرد. «گلباقالی» غمگین بود. چشمهای قشنگش از اشک سنگین بود. میدانید چرا گریه میکرد؟
بخوانید0 789
گاهی اوقات که [حسنی] افسانههای قدیمی را میخواند خودش را در فضای آن دوران حس میکرد و آرزو داشت که روزی اتفاقی بیفتد که انسانها با خواندن افسانهها وارد زمان خاص آنها شوند و زندگی مردم گذشتههای دور را از نزدیک حس کنند و مدتی با آنها به سر ببرند. آیا چنین اتفاقی ممکن است؟
بخوانید