بایگانی/آرشیو ماهانه: اکتبر 2019

کتاب قصه روباه در مزرعه کلم – برای بچه های پیش دبستانی تا پیرمردهای 90 ساله

قصه کودکانه روباه در مزرعه -ایپابفا (2)

در روزگار قدیم کشاورزی بود به نام کنستانتین که با همسرش در کنار مزرعه‌شان زندگی می‌کردند. در آن سال آن‌ها در مزرعه‌ی خود کلم کاشته بودند و خروس و مرغ‌هایشان چاق و راضی در مزرعه به گردش و چریدن مشغول بودند.

بخوانید

راکون کوچولو: قصه های مصوّر والت دیزنی برای کودکان و خردسالان

راکون کوچولو قصه‌های والت دیزنی ایپابفا (2)

پلیس به میکی گفت: «این ماجرا آن‌قدر گیج‌کننده است که ممکن است شمارا دیوانه کند. جریان ازاین‌قرار است که مدتی است دزدی‌های اسرارآمیزی اتفاق می‌افتد، اما نتوانسته‌ایم کوچک‌ترین ردپایی از دزدان پیدا کنیم.

بخوانید

یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ: جملات آغازین رمانی از الکساندر سولژنیتسین نویسنده روس

یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ -الکساندر سولژنیتسین -ایپابفا 2

وقت بیدارباش بود؛ مثل همیشه، ساعت پنج صبح، چکشی را بر باریکه‌ای از آهن که بیرون ساختمان فرماندهی اردوگاه آویزان بود، می‌کوبیدند. طنین پیاپی زنگ از ورای جام پنجره‌ها که دو بندانگشت یخ روی آن‌ها را پوشانده بود، به‌زحمت شنیده می‌شد

بخوانید

مَسخ: جملات آغازین رمان کوتاه مسخ نوشته فرانتس کافکا نویسنده چِک

مسخ -فرانتس کافکا-صادق هدایت-ایپابفا

یک روز صبح، همین‌که گره گوار سامسا از خواب آشفته‌ای پرید، در رختخواب خود به حشرهٔ تمام‌عیار عجیبی مبدل شده بود. به پشت خوابیده و تنش، مانند زره، سخت شده بود. سرش را که بلند کرد، ملتفت شد که شکم قهوه‌ای گنبد مانندی دارد

بخوانید